همه اینها طی سه سال اتفاق افتاد،خونمونو بردیم شمال واسه اینکه اوضاع زندگیمون از لحاظ مالی بهتر بشهاما همه چی بدتر شد،۶ ماه تمام رو خونه فک و فامیل گذروندیم.بعد یکسال برگشتیم شهرمون،بابا به جرم حمل قاچاق رفت زندان.داداش بزرگم ترک تحصیل کرد،و با حقوق کم واسمون کار میکرد
.بابا بیمار شد،عمل مفصل ران انجام داد،دایی بزرگترم فوت شد و در همین حین پس از ۱۷ سال خانواده دایی کوچیکترم رابطشون با ما شروع شد.
درباره این سایت